اواخر هفتۀ قبل، دو مرد در منطقه (وولویچ) در جنوب شرقی لندن، به یک سرباز انگلیسی حمله کردند و سر او را بریدند. با وجود آنکه این دو نفر انگلیسی هستند و حتی اصلیت آنها نیز مربوط به خاورمیانه و کشورهای مسلمان نیست، اما رسانههای انگلیسی با تاکید بر مسلمان بودن آنها احساسات عمومی را علیه مسلمانان بر انگیختند. فردای آنروز گروهی از انگلیسیها با شعار "مقابل مسلمانان تسلیم نشوید" با هزار و دوصد پولیسی که در خیابانهای لندن مستقر شده بود درگیر شدند. یک مورد حمله به مسجد نیز گزارش شده است. مرد قاتل انگلیسی است، اما اصلیت نیجریهای دارد و پولیس ادعا میکند که او چند سال قبل مسلمان شده است. لی ریگبی، سرباز 25 سالهای که به دست دو جوان انگلیسی به قتل رسید، در افغانستان، آلمان و قبرس خدمت کرده بود.
بلافاصله بعد از این حادثه، رسانههای گروهی غربی به خصوص، مطبوعات انگلیسی شروع به تهاجم وسیع علیه مسلمانان نموده و سعی دارند تا اسلام را به عنوان دین خشونت به مردم اثبات نمایند و این عمل آنها سبب خشم مردم علیه جامعه مسلمانان انگلیس و ساییر کشورهای اروپائی شده است.
این در حالی است که در دین مقدس اسلام کشتن افراد بیگناه حرام تلقی شده است و خداوند در این مورد فرموده است: "آن كس كه انسانی را بدون این كه قاتل باشد و یا در زمین فساد كند بكشد، گویا همه مردم را كشته است." (مائده 32)
هر چند با وجود تبلیغات رسانهای علیه اسلام، خوشبختان حقیقت دین اسلام قلب جوانان را درنوردیده و روز به روز انسانهای آزاد اندیش به خصوص نسل روشنفکر و تحصیلکرده به این دین حقیقت رو میآورند به گونهای که روزنامههای انگلیسی "دیلی تلگراف" اعتراف کرده است که از هر جوان زیر 25 سال در انگلیس یک نفر مسلمان هستند و روز به روز بر تعداد مسلمانان آن کشور افزوده میشود. این روزنامه عاجزانه اعتراف نموده است که بیم آن میرود با افزایش گرایش جوانان مسیحی به اسلام، طی ده سال آینده تعداد مسلمانان در جامعه انگلیس تبدیل به اکثریت شود.
با این اوصاف تبلیغات هدفدار رسانههای انگلیسی برای مساوی قرار دادن مسلمین با تروریسم و خشونت بخش وسیعی از برنامههای رسانههای جمعی غرب به شمار میرود. آنها همیشه سعی میکنند تا رفتار خشونت طلبانهی جمعی از مسلمانان را به کل اسلام نسبت دهند. تا از گرایش نسل جوان آن کشورها با اسلام جلوگیری نموده باشند. در حالی که باید پرسید، آیا درست است، کشتار کودکان و زنان بیگناه پنجوائی قندهار را به دست افسر امریکائی به حساب مسیحیت بگذاریم؟ مگر صحیح است که ما خشونت تاریخی صربها و کشتار مسلمین توسط آنها را به مسیحیت تعمیم دهیم و یا ریشهی بنیاد گراهای هندو را تعالیم هندوئیسم برشماریم؟ برخی رسانههای غربی با وقاحت عملکرد سه روز قبل دو جوان انگلیسی را که معلوم نیست، مسلمان باشند و این موضوع یک توطئه علیه مسلمانان نباشد، را به حساب مسلمانان میگذارند و علیه آنها دست به تبلیغت میزنند. از طرفی نمیتوان در بعضی موارد اقدامات مسلحانهای مسلمانان را تروریزم نامید. مثلاً کشوری که از طرف نیروی خارجی اشغال شده باشد، جهاد حق مردم آن سرزمین است، که در این مورد میتوان به جهاد برحق مردم مسلمان فلسطین اشاره نمود. مبارزه و جهاد جایی معنا مییابد که اشغالی رُخ داده باشد، پس پیش از آنکه مسلمین در امر قتل و جنایت دخیل باشند دیگران اند که زمینههای بعضی برخوردها را مهیا میسازند.
غرض از بیان این مطالب آن است که دانسته شود بخش عمدهای از سیاست ورزیها برای انتساب خشونت به مسلمانان، دست پرورده کسانی است که به نظر میآید بیش از علم خواستار سیطره قدرت خویش در جهان هستند و حوادث مانند اتفاق لندن و تبلیغات رسانهای غرب علیه مسلمانان نمونهای بارزی است برای اثبات این مدعا؛ زیرا اگر جدای از این بود، روزانه دهها مسلمان بیگناه، زنان و کودکان مظلوم مسلمان، در این دنیا کشته میشوند، چه کسی را میتوان در قتل اینان مقصر دانست؟!
در پایان باید یاد آور شویم که در یک چنین وضعی اندیشمندان، سیاستمدارن، و رسانههای اسلامی و ظیفه دارند تا برای تغییر ذهنیت جهانیان نسبت به اسلام دست به کار شوند. و نگذارند تا دشمنان اسلام و مسلمین به اهداف شوم شان نائل آیند.
سرمقاله شنبه 4 جوزا/خرداد 1392 روزنامه انصار
نویسنده: جواد سروری
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/41